بحث هویت در شبکه اجتماعی

بحث هویت در شبکه اجتماعی

بحث هویت در شبکه اجتماعی

بحث هویت در شبکه اجتماعی

  • ۰
  • ۰

بحث هویت در شبکه اجتماعی


جدای از بحث مربوط به حوزه عمومی که شبکه های اجتماعی مجازی در اختیار کاربرانشان قرار می دهند، یک سری از بحث ها در مورد کارکردهای شبکه های مجازی اجتماعی صورت پذیرفته است. البته برخی از این کارکردها ممکن است با کارکردهای فضای مجازی به طور کل، هم پوشانی داشته باشند و برخی از کارکرد ها نیز به خود شبکه های اجتماعی مجازی اختصاص دارند.

تانبرگ، کارکردهای اجتماعی شبکه های مجازی را در چهار دسته بررسی می کند:

کارکرد اظهاری: از آن جا که افراد مایل اند برای خود و گروه خود هویت یابی نمایند، در این شبکه ها به طور مؤثری اظهار وجود می نمایند.

کارکرد اجتماعی: با هم بودن و برقراری ارتباط، نوعی حس اجتماع را میان افراد می آفریند.

کارکرد آگهی بخشی: از طریق ارتباط، افراد می توانند در اطلاعات یکدیگر سهیم شوند.

کارکرد کنترل: ارتباطات در شبکه های مجازی اجتماعی، سبب شکل گیری کنش های مشترک و تغییر محیط می گردد.

این کارکردها، نه تنها در شبکه های تعاملی و ارتباطی مجازی دیده می شوند، بلکه در شبکه های ارتباطی واقعی نیز دیده می شوند. در این میان، به ویژه باید به کارکرد اجتماعی اشاره کرد که در برقراری ارتباط در فضای مجازی نقش بسیار مهمی دارد. اجتماعات مجازی در بستر اینترنت، با کمی اغراق، جامعه ای را شکل داده اند که از آن می توان به عنوان جامعه مجازی یا شبکه ای نام برد.

نکته مهم در این اجتماعات، شیوه تعامل هویت های فردی و شکل گیری یک فرهنگ است که تا حدی بازتولید یک فرهنگ در جهان واقعی است و تا حدودی حاصل ابتکار و آزادی عمل در این فضای جدید است که محدودیت های کمتری بر آن اعمال می شود. از منظر هویتی نیز اگر به این موضوع بنگریم، کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی، با هویتی چندگانه، دورگه و پیوندی رو به رو هستند؛ تا یک هویت یک دست و منسجم. افراد و کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی، هویت خود را از طریق: نوشته ها، لینک ها، نشانه های گرافیکی و سایر موارد بیان می دارند. در بیشتر موارد، این فعالیت ها را شرکت های تبلیغاتی رصد می کنند.

در واقع، کاربران اطلاعات بسیاری از خود بروز می دهند؛ حتی اگر کمتر از خود بگویند. (کوثری، 1384). به مسأله هویت به ویژه باید از آن منظر توجه کرد که بحران هویت ناشی از غربی شدن یا همگنی با فرهنگ های بیگانه، به یکی از چالش ها و نگرانی های جوامعی مانند ما تبدیل شده است. این نگرانی با توجه به نقش پررنگی که اینترنت و فضای مجازی در ترویج و اشاعه فرهنگ غربی بازی می کند، دوچندان شده است. البته برخی از کارشناسان، از نوعی هویت و فرهنگ تلفیقی و پیوندی که در فضای مجازی شکل می گیرد، نام می برند.

در واقعیت، افراد به طور تام و تمام تسلیم فرهنگ غربی نمی شوند و نوعی انتخاب در این جا نیز وجود دارد. این هویت، به مدد فرآیندی حاصل می گردد که می توان آن را نوعی امتزاج فرهنگی نامید. نکته مهم در فرآیند شکل گیری هویت، آن است که فرد فعالانه در ایجاد آن شرکت می کند و دست به انتخاب گری می زند؛ حتی چنان که استوارت هال و جان فیسک می گویند، در این جا نوعی مقاومت نشانه شناختی در کار است؛ یعنی افراد با انتخاب های خود دست به یک نوع مقاومت نشانه شناختی در مقابل فرهنگ حاکم می زنند.(کوثری)

یکی دیگر از مشخصه های مهم کار در شبکه های اجتماعی مجازی، گمنامی است. البته این گمنامی در بخش های مختلف جهان مجازی مانند: وبلاگ، ایمیل، شبکه های اجتماعی، گروهای خبری و... متفاوت است. گمنامی، به صورت یک امکان بالقوه در اختیار کاربر است و این امر، زمانی که از کاربر خواسته می شود هویت واقعی خود را ابراز کند، روی می دهد. با این حال، هر چه بیشتر در زندگی اجتماعات واقعی و مجازی تعارض وجود داشته باشد، امکان استفاده از گمنامی بیشتر است. زندگی در فضای مجازی، حدی از روابط و تعاملات نمادین را به وجود آورده است که قابل قیاس با زندگی واقعی نیست. در شبکه های اجتماعی مجازی، انسان ها بیشتر از طریق نمادها با یکدیگر در ارتباط هستند.

یوشر، شبکه های اجتماعی و دوست یابی را از منظر فضای اختصاصی مورد بررسی قرار می دهد. شبکه های اجتماعی، به کاربران نوعی فضا می دهند که شاید هیچ نهادی در دنیای واقعی این فضا را در اختیار آن ها قرار ندهد.

افراد و کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی، هویت خود را از طریق: نوشته ها، لینک ها، نشانه های گرافیکی و سایر موارد بیان می دارند. در بیشتر موارد، این فعالیت ها را شرکت های تبلیغاتی رصد می کنند. در واقع، کاربران اطلاعات بسیاری از خود بروز می دهند.

هر چقدر فرد در زندگی واقعی با فضای بیشتری رو به رو باشد تا خود را بیان کند، مانند: نوع شغل، طبقه اجتماعی و سطح سواد و...، باعث می شود تا کمتر در شبکه های اجتماعی مجازی به دنبال فضایی برای بیان خود باشد. وی این امر را نوعی فضامندی زندگی بشر توصیف می کند. او همچنین بیان می دارد: «حداقل از نظر تجربی قابل بحث است که زندگی روزمره، تجربه روانی و زبان های فرهنگی ما، امروزه تحت سلطه مقوله فضا هستند تا مقوله زمان؛ چنان که در دوره مدرنیسم زمان بر فضا مقدم بود.» (جیمسون، 1999)

در دوره های قبلی حیات اجتماعی، فضا را به مثابه امری خنثا، ثابت و غیرمتحرک و نامرتبط با امر اجتماعی می پنداشتند که تأثیری در شکل گیری هویت و فعالیت کاربران ندارد. در این نگرش، تفاوت در هویت سوژه را زمان و تاریخ ایجاد می کرد تا فضا. برای همین، در دوره های آموزشی، تأکید بر آموختن تاریخ چیزها است؛ حال آن که از نظر یوشر، جهانی شدن، تکیه را بر فضا و مکان می گذارد. بنابراین، فضا، از یک عنصر ثابت و خنثا، به امری مهم در مناسبات اجتماعی تبدیل شده است. البته این بدان معنا نیست که از اهمیت زمان کاسته شده است؛ بلکه زمان و فضا در ارتباط با هم دچار یک نوع فشردگی شده اند.

امروزه آنچه در شبکه های اجتماعی روی می دهد، به معنای آمیزش امر محلی و جهانی است. شبکه های اجتماعی به منزله تلاقی گاه فضای جهانی شده و مکان هویت ها هستند. وی، به عنوان مثال، بیان می دارد که فعالیت شبکه های تروریستی در ایجاد شبکه های مجازی اجتماعی، بسیار بیشتر از شبکه های به فرض قانونی است که در زمینه محیط زیست فعالیت می کنند؛ زیرا نهادهای محیط زیست به دلیل فعالیت قانونی ای که انجام می دهند و به دلیل جنبه های اخلاقی کار آن ها که اجتماع را با آن ها همسو می سازد، بهتر می توانند امکان بروز خود را در فضای واقعی تحقق بخشند؛ در حالی که شبکه های تروریستی برای فعالیت در اجتماع، با محدودیت قانونی و اخلاقی رو به رو هستند و برای عضوگیری، به شبکه های اجتماعی روی می آورند و از قابلیت گمنامی برای اختصاص فضایی برای خود استفاده می کنند.

فضا در این جا یک فرآیند یک طرفه مانند زمان نیست و گروه های اجتماعی و افراد متعلق به گروه های اجتماعی، با سازمان دهی جدیدی از مناسبات اجتماعی خود در شبکه های اجتماعی که ترکیبی از فضای اختصاصی و زمان است، مناسبات اجتماعی خویش را برقرار می سازند.

در پایان، می توان گفت که شبکه های اجتماعی برای ما ترکیبی طلایی از فرصت ها و چالش ها است که تنها راه موفقیت فرهنگی در این فضای مجازی، شناخت هر چه بیشتر این پدیده در جهت اخذ راهبردی ویژه و نیز تغییر سیاست ها در قبال این حوزه، مطابق با آن راهبرد، است.

  • mina jafarzade
  • ۰
  • ۰

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • mina jafarzade
  • ۰
  • ۰

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

  • mina jafarzade